-
new senteses
شنبه 14 اردیبهشت 1398 00:50
it seems i've let my emotion get the best of me you might get yourself killed what am i soppuse to do about this take me with you
-
To u
پنجشنبه 20 اردیبهشت 1397 19:41
What the fazzzzzzz
-
ill go on
سهشنبه 25 مهر 1396 01:34
i am sad but i will go on i dont scare i am brave
-
happy new year
یکشنبه 13 فروردین 1396 01:12
i forget it happy new year i am not ok
-
HAVE GOOD TIME
چهارشنبه 27 بهمن 1395 04:05
I have been learning ENGLISH i do not know where i am in this language but I know i will be a success in this language because I like this and it is essential for me and my future for work and etc I like german language too i wanna learn it with english so ich liebe dich that means in german language I LOVE YOU HAVE...
-
nothing
چهارشنبه 27 بهمن 1395 04:00
it is bad idea because you always writing fucking sheet
-
EVER
چهارشنبه 27 بهمن 1395 03:59
GO HANGING YOUR TIME
-
WITHOUT TITTLE
چهارشنبه 27 بهمن 1395 03:57
I miss here I miss for my music and going to sky with it
-
serveing in army
پنجشنبه 21 بهمن 1395 09:26
they wanna take me with yourself this is obligation may i use me for something better than this you wanna lose my time you wanna lose my refreshing i do not know maybe i went so fast that does not like this you can use it and make it for better situation
-
so what
چهارشنبه 20 بهمن 1395 00:30
do you know! i have to say it is rely non of your bisunes and i want to say everything i want to . with this language. is not true ! it is not ganna be ! it doesn't matter ! i would like to say ! i will get this ! very soon ! i promised to myself !
-
MAYBE
چهارشنبه 20 بهمن 1395 00:26
i don't want to talk about my sadness . i would like to say everything with ENGLISH
-
what not
چهارشنبه 20 بهمن 1395 00:25
you went i break up with you ! because i couldn't trust you now sometimes i remember you sometimes i mess you sometime i hold myself because you aren't still beside me i asked you ! i did want it
-
it is soon
چهارشنبه 20 بهمن 1395 00:23
i do not know where i am in this language but i wanna speak with this let it be false let it be not true in dictation / geramer/what not i will get skill in this language it is soon
-
www.nasser-sirjani.blogsky.com
چهارشنبه 6 بهمن 1395 08:24
www.nasser-sirjani.blogsky.com
-
n سال پیش در حد انفجار بودم . . .
دوشنبه 6 دی 1395 15:06
تو چه میدانی درد من چیست ؟ . درد من سردرد های مرموزم از تفکرات بی نتیجه ی این دنیای مزخرف است. . تو می دانی درد من چیست ؟ . درد من از درون انفجار مغزم به چاشنی سلول های خاکستری احمق است. . تو درد مرا درک می کنی ؟ . درد من از یاد گرفتن های بی جا و پس نزدن بی دلیل هاست . . درد من از بی دردی تو ست،از تکراری شدن بی دردی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 آبان 1395 12:52
-
بعله
شنبه 19 تیر 1395 15:01
-
یادش نه به خیر نه به شر
جمعه 24 بهمن 1393 19:33
یادش نه به خیر نه به شر!روزی اینجا آدم های زیادی بودند!رفت و آمد تبادل لینک.شاید خیلی هاشون الان یادشون رفته اصلا وب داشتن . . . اولش هر ماه و هر هفته آپ و دعوت از بقیه و بعد چند ماه یا یک سال . . . نه فایده ای نداره و میرن.نمیدونم شاید کار درست و اونا کردن و من هنوز اینجام و کسی نمونده و همه ی لینکای دوستان یا پاک...
-
دوست دارم بخونم و بخونم
پنجشنبه 22 آبان 1393 14:59
فعلا دست به قلم نیستم.دوست دارم بخونم.
-
kolt
سهشنبه 24 تیر 1393 12:40
این وبلاگ یاد خاطرات بد
-
ای همه ی هستی بر باد من
یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 11:47
عاشق شدن زیر خط خطر
-
انسان وارنه بودن
سهشنبه 29 بهمن 1392 12:19
مثل یک انسان زندگی کردن شاید دور از دسترس باشه ولی . . . . .
-
این بار
یکشنبه 24 آذر 1392 13:04
این بار احساساتم و نمیفروشم.
-
بعد چند سال
یکشنبه 5 آبان 1392 11:43
بالاخره یه ماه وقفه افتاد تو به روز کردنم بعد چند سال
-
اینم از حال ما
دوشنبه 4 شهریور 1392 18:05
حال روز بغض شکسته شده ام رادیدم جا ماندن از عشق و به جنون رسیدم دست تو بسته بود به جا نماز و دین بی مروت حس سرکش شهوتت را ببین بازی با من برای تحریک به کام شوهرت منم تنها با دستهایی خالی در برت بوسه ی پنهانی آغاز راهی بس شیرین کم آوردنت در بین و من و گناه و عمق دین در سراب خود گرفتاری،دو دل،خسته،خیانت نه های تکراری و...
-
در آرزو بسر بردن
جمعه 4 مرداد 1392 15:22
دوست ندارم یادم بیاد تصورت جلو چشام . تداعی حقیقتی که چقدر تو رو میخوام
-
من و راحت بزار اگه بشه
شنبه 1 تیر 1392 10:06
من از دهان رمز تو چه شعرها مکیدم
-
هنوز هم تو این اطرافی
پنجشنبه 30 خرداد 1392 17:03
چشمام فقط با گریه خواب می خواد . در عین ناباوری دلم هنوز تو رو می خواد . دوست ندارم یادم بیاد تصورت جلو چشام . تداعی حقیقتی که دل چقدر تو رو می خواد
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 خرداد 1392 10:52
این اضطراب و تشویش من تموم شدنیه ؟ موندم توش!!!!
-
my heart
یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 13:36
i have to writing english because im not comfortble in there you have a lot of program for your future but love comes and capture your heart and you havent program for yourself it doesnt matter?maybe i dont know that i can or not im feeling love im feeling you im wobbling in dream like a drink man i dont know what i...